•♥•(¯`'·.¸(حریم عشق)¸.·'´¯) •♥•

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 77
بازدید کل : 26862
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



امشب دلم گرفته

 

ای اسمـــان ای گوهر پاک خــــداوند

امشب من خسته از دنیای خویش است


 

دنیا که نه از این وجود خسته جان که

 

درجای جای آن هزاران جای نیش است

 

 

 

امشب شکسته در نگاهش قرص مهتاب

 

امشب رمیده نور, از چشم سیاهش

 

 

 

امشب دوباره هجمه ای از این سیاهی

 

خرمن زده بر دیدگان بی پناهش

 

 

 

ای آسمان امشب بیا تا من بگویم

 

با تو از این آهی که بر قلبم نشسته

 

 

 

از پیکری کز تیغ محنتها شده زخم

 

از ساغری در کوی غربتها شکسته

 

 

 

ای آسمان امشب زغم من کوه دردم

 

برمن ببارو آب کن این کوه غم را

 

 

 

خاموش کن اتشفشان را در وجودم

 

با خود ببر خاکستر مرد عدم را

 

 

 

ای آسمان با من مدارا کن که امشب

 

این سینه از سیلاب طوفانها رمیده

 

 

 

الوار  این سیلاب سرد و پر تلاطم

 

گلواژه های عشق را در او دریده

 

 

 

ای آسمان امشب چرا با من غریبی

 

با من چرا با من که با تو یار بودم

 

 

 

آنجا که از دل میشکستی با صدایت

 

با بارشت در سیترت غمخوار بودم

 

 

 

ای آسمان حالا بیا امشب که این دل

 

تنها و محزون است وبی یاور نشسته


 

امشب بیا کین مرد خسته باز با تو

 

در انتظار خلوتی دیگر نشسته

 


ادامه مطلب
نويسنده: saber تاريخ: چهار شنبه 15 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

هیچ کس از رفتن من غضه نخورد

 

هیــــچکـی از رفــتن من غصـــه نخــــــورد

هیــچکــی با مــوندن مــن شـــاد نشـــد

وقــتی رفــتم کـــــــسی قــلبــش نگــرفـت

بــغض هــیــچ آدمـی فـــریــاد نــشد

وقــتی رفـــــــتم کــسی گــریش نگـــرفت

اشکــش کــسی نـریخــت پــشت ســـرم

----------------------

 

راســـــــتی کــه بــی کــسی درد بـــــدیه

مـــنم انگــار همــــیشه تــو ســـفرم

وقـــــــتی رفــتم کـــــسی غـصـش نگـرفت

وقــتی رفــتم کــسی بــدرقــم نکـــرد

دل مـــــن میــخواس تلافــــــی بــکنـــه

نويسنده: saber تاريخ: جمعه 10 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

شیشه تبدار

 

روی آن شیشه تبدار تو را " ها " کردم

اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم

حرف با برف زدم سوززمستانی را

با بخار نفسم وصل به گرما کردم

شیشه بد جور دلش ابری و بارانی شد

شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم

عرق سردی به پیشانی آن شیشه نشست

تا به امید ورود تو دهان وا کردم

در هوای نفسم گم شده بودی ای عشق

با سرانگشت تو را گشتم و پیدا کردم

با سرانگشت کشیدم به دلش عکس تو را

عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

و به عشق تو فرآیند تنفس را هم

جذب اکسیژن چشمان تو معنا کردم

باز با بازدمی اسم تو بر شیشه نشست

من دمم را به امید تو مسیحا کردم

پنجره دفترم امروز شد و شیشه غزل

و من امروز براین شیشه تو را " ها " کردم

آن قدر آه کشیدم که تو این شعر شدی

جای هر واژه ، نفس پشت نفس جا کردم

 

نويسنده: saber تاريخ: جمعه 10 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

سالروز مبعث رسول اكرم

 

http://www2.irib.ir/worldservice/Etrat/Farsi/Nabi/a.gif

ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نروید باعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد

وعده دیدار هر کسى بقیامت
لیلة الاسرا شب وصال محمد

آدم ونوح و خلیل و موسى عیسى
آمده مجموع در ظلال محمد

عرصه دنیا مجال همت او نیست
روز قیامت مگر مجال محمد

شمس و قمر در زمین حشر نتابند
نور نتابد مگر جمال محمد

وان همه پیرایه بست جنت فردوس
بو، که قبولش کند بلال محمد

شاید اگر آفتاب و ماه نتابد

 

 

 

پیش دو ابروى چون هلال محمد

 

 

 

چشم مرا تا بخواب دید جمالش

 

 

 

خواب نمى گیرد از خیال محمد

«سعدى» اگر عاشقى کنى و جوانى

 

 

 

عشق محمد بس است و آل محمد

 

http://www.emam12.com/dl/pic/salavat.gif

 

 

گرامي سالروز مبعث رسول اكرم ، خاتم پيامبران ، پيامبر اعظم حضرت محمد مصطفي(ص) برهمه ي ارادتمندان آن حضرت مبارك باد .


ادامه مطلب
نويسنده: saber تاريخ: پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عکسهای زیبا

 


ادامه مطلب
نويسنده: saber تاريخ: جمعه 3 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

اس ام اس های عاشقانه

 



 

کاش میشد که دلم از عاشقی بو ببرد

یار آمده دل را به شکار چشم آهو ببرد

خسته ز دلم … بگو خریدار کجاست ؟

تا قلب مرا به شرط چاقو ببرد

.
هر چند که باشی عاشقی دل نگران ،

حس می کنم این را که شبی در باران ،

این بازی ِ « تا ابد کنارت هستم » ،

با سوت قطار می پذیرد پایان

.

انگشت مزن بر دلِ پر حوصله‎‌ی ما

بگذار که سربسته بماند، گِله‌ی ما . . .

..

سکوت و خلوت بغض شبانه

چه دلگیر است بی تو حجم خانه

تو رفتی و دلی دارم که هر دم

برای گـــریــــه می گیرد بهانه . . .

.


ما نه آنیم که در بازی تکراری این چرخ فلک

هر که از دیده مان رفت ز خاطر ببریم

یا که چون فصل خزان آمد وگل رفت به خواب

دل به عشق دگری داده ز آنجا برویم

وسعت دیده ما خاک قدمهای تو بود

خاک زیر قدمت را به دو دنیا بخریم  . . .


ادامه مطلب
نويسنده: saber تاريخ: جمعه 3 تير 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to tnhaey-tanha.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com